آنقدر به مردم این زمانه
بی اعتمادم
که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم
زمین را از زیر پایم بکشند
ورود ممنوع ،
توقف در حاشيه بزرگراه ممنوع ،
بوق زدن ممنوع ،
و ....
اي کاش کنار اين تابلوهاي راهنمايي ،
چند تابلوي ديگر هم بود جلوي چشمانمان ...
دروغ گفتن ممنوع ،
دورويي ممنوع ،
دزدي و قتل و تجاوز ممنوع ،
حسادت ممنوع ،
خساست ممنوع ،
بي ايماني ممنوع ...
و در يک کلام ،
يک تابلو نصب العينمان کنند و بگويند ،
لطف کنيد انسان باشيد ، ممنون ...





✗بذار פــالا ڪـہ בارم از تو جـدا میشم
بگم فراموشیتـ آωــوלּ نے פֿـداییشم
با اینڪـه هنوزم اون عاشق دو آتیشم
و صبحـا بــہ عشق تلفـن تو پا میشم
בیگـہ نمیخوام یه لـحظہ ام با تو قاطی شم
چیه ؟ فـڪر میکنے ڪه تو פֿــماریشم
مگــہ یادت رفته اوלּ روزای رو
کــه چه جوری با ڪارات میزدے تو آتیشم

چه زود گذشت ترم باهم بودن
شاگرد اول عشق تو شدی و من
باز هم مشروط چشمــــانت شدم




اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
.
.
خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند
...وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد
وقت میگذارد برایم، وقت میگذارم برایش
.
.
نگرانش میشوم
دلتنگش میشوم
.

وقتی در صحبت هایم، به عنوانِ دوست یاد میشود
مطمئن میشوم که حقیقی ست
..
هرچند کنار هم نباشیم هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد

انسانهای خوب همانند گلهای قالی اند
نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن ، دائمی اند !
سعــے نکــن متفآوت و פֿـاص بـاشــے
فـقـط تــیــــر مــــآهـــے بـــــآش...
تــــیـــــر مــــآهـــے بـــــوבن بـــــﮧ
انـבآزه کآفے متفآوت و פֿـآص هست…
دلتنگ آغوشت می شوم...
وقتی که هوای حوصله ام ابریست!!!
دلم یک عصر دلگیر میخواهد
و یک پیاده رو بی انتها...
تا تمام دردهایم را در تن سردش جا گذارم.
آنقدر گلایه کنم...
که آسمان بشکند سد غرورش را...
و رد پایم را از دل سنگفرش های زخمی پاک کند...
تا شاید دل بی قرارم اندکی آرام گیرد...
شاید که لبخند درختان به وقت گریه ی ابر
اجابتی باشد...
و خدا آغوش بگشاید به روی تنهایی هایم....!!!





یــــــکـــــــ دل . . . !
یــــــکـــــــ آســـــــمـــــان . . . !
یــــــکـــــــ بــــــغـــــض . . . !
و آرزو هــــــــای تـــــــــرکـــــــ خـــــــورده . . . !

آیــ●ــنده اے خوـاهــمـــــــ ساختــــ کــهـــ
گذشتـــهــ ام جلویــــــــش زآنــو بـــزند !
قـــرآر نیستــــ مـــن هـــمـــــ دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم !
برعکـــس کســے را کــهـ وارد زندگـــیم میشود
آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــهـ
بـــهـــ هر روزے کـــهــــ جاے " او " نیستــــے
×♥×بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! !!!×♥×




چشمانت روشنی دلم است...
وقتی با نیم نگاه ناگهانی ات به من نگاه میکنی
قلبم مثل قلب قناری پر از التهاب میشود...
من آغوشت را میخواهم
تا خودم را در " ♥ تو ♥" رها کنم...
عشق همین لحظه های کوچک ناب است
عشق...
لمس پیاپی دستانت است !
و چشیدن بوسه هایت که طعم زندگی می دهد...

آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد،
شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد،
حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد،
چه قدر دوســتت دارد !
و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد




ﺑﮑﻨـــﯽ ﺗﻮ ﻣﻐﺰﺕ ﮐــﻪ ﺍﮔـــﻪ ﺩﻭﺳﺘـــﺖ ﺩﺍﺷــﺖ ،
ﺍﻭﻧـــﻢ ﺍﻻﻥ ﻣــﺚِ ﺗــﻮ ﺧــﻮﺍﺏ ﻧـﺪﺍﺷــﺖ !!
ﺍﻣــــﺎش
ﺍﻭﻥ ﺭﺍﺣـــﺖ ﺧــﻮﺍﺑﯿــﺪﻩ ﻭ ﺗـــﻮ ،
ﺗﻮﯼِ ﺳﮑــﻮﺕ
ﺑﯿــﺪﺍﺭﯼ ﻣﯿﮑﺸــــﯽ !
ﺑﻪ ﺧــﺎﻃﺮﻩ ﻫــﺎﺕ ﻓﮑــﺮﻣﯿﮑﻨـــــﯽ
ﻭ ﻧﻤﯿﺘـــﻮﻧﯽ ﺑﺎﺯﻫــــﻢ ﺑﺎ ﺑﺪﯼ ﻫــﺎﯾﯽﮐﻪ ﮐﺮﺩﻩ
" ﺑـــــــــــــــﺪﺗﺮﯾﻦ " ﺑﻨﺎﻣﯿـــﺶ!!!



نفس ،
شاید دلیلی باشد
برای زندگی ،
اما بی شک
” تـــــو “
بهانه ی آنی


بــوی پــاییـز میـــ ــدهد




باید آن را بو کرد باید آن را فهمید باید آن را پایید

"بغض" دارم،
" گريه" دارم،
تا دلت بخواهد،
" آه" دارم ...
ولي بازيگر خوبي شده ام



دیگر نمیدانم چه کنم یا چه بگویم....
خسته ام...
کمی هم بیشتر...
فراتر از تصورت...
سخت است برایم توصیفش...
تا به حال نمیدانم دیده ای درماندگی ها و بی قراری های من را یا نه؟!...
بغض فرو خرده در گلویم...
بهانه گیری های دل بی قرارم...
ویا غم نهفته در نگاهم...
که به خدا قسم...
هیچ یک از این ها دیدن ندارد..





بــایـב ســنـگ شــوی...
تــا کســے بـه عــمـق غــصـه ات پــی نبــرב...
گــاهے بــایـב بــرای آرامــش دیگــران بــغض خـود را فــرو دهے...
بــا اینــکه نــفست بــند می آیـב...
بــایـב تــظاهـر کـنـے بـه خــوشحـالے بـا اینـکـﮧ بــرایت سـخت است...
بــایـב بـر خـواسـتـﮧ هــایـت سرپـوش بـگــذاری...
تــا متوجــه ضـعـفت نشـونـב...
انــان کـﮧ سـکـوت مـرگـ بـار تـورا تـرجـیح مـی دهـنـב بـﮧ صـدای اندوهـناکـت...
آری......
دوریســـت کـﮧ دوسـتی مــی آورב...
پــس ســکوت کـن و دور بــاش از مردمــانے کـﮧ دردت را حــس نکـردنـב....!!!

نظرات شما عزیزان:
اومدم بگم من نظر می خوام ...نه من حضور تو رو می خوام .. نه اصلاََ می خوام بیای ... وبلاگم می گم .. یادت نرفته که ..آدرسشو می گم .. وای نگو که آدرسشم نداری ..
پس بدو بیا .. نظرتو می خوام .. در مورد همه چی .. هرچی که تو دیزنی لندمون هست .. آره .. اونجا مال ماست مال منو تو ..
پس بیا نظرتو بگو ..
نظرت واسم مهمه .. نیای ناراحت میشم ها .. بچه ها منتظرند .. منتظر تو منتظر دوستشون .. حالا که خوندی تموم شد web کلیک کن آره سمت چپ .. کلیک کن دیگه .. زود بیا ..
.gif)
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پائین
قصه تلخ مرا ، سرسره ها می فهمند
آپــــــــــــــــــــــم
.gif)

گل من رو چرا چیدی ، گل من دنیای من بود
"آپـــــــم عزیزم اگه دوست داشتی بیا .. خوشحال میشم
.gif)
چطــور بود ایــن پــســت؟
.: Weblog Themes By Pichak :.